چکامه ها ...

چکامه ها ...

تنهاتر از همیشه درسکوتی خیال انگیز...حق انتشار چکامه ها محفوظ میباشد. دزدی ادبی جرم دارد!!همه حقوق محفوظ است کپی رایت © 2010 فرزان ارجمندی
چکامه ها ...

چکامه ها ...

تنهاتر از همیشه درسکوتی خیال انگیز...حق انتشار چکامه ها محفوظ میباشد. دزدی ادبی جرم دارد!!همه حقوق محفوظ است کپی رایت © 2010 فرزان ارجمندی

صدای باران

Bildergebnis für ‫صدای باران‬‎

صدای باران 

در رهگذر عمر

 آغاز عشق را 

        هوشیار میداد .  

ای عشق بی انتها

 در آن شب زیبا

 رویایی برای زندگی کردن بودی

 گریه چشمان مهربانت را

 با چشمانم شنیدم .

مسافر شهر باران بودی 

و نگاه عاشقانه ات

 اندو ه و غم را

 از دیدگانم می ربود.

 تو تجلی احساس در تنهایی من بودی

 انسان وار به انسان میخندیدی 

و عشقت گرم و صمیمی بود. 

تمام روز کسی در من به انتظار نشسته بود

واژگان زبان گویا ی من بودند .

 باران با بوی خوش سبزه

عشقی را ایجاد کرده بود .  

تو عاشق بودی

 میدانستم

 تو عاشق معشوقی

 که همه چیز را عشق میخواند .

زندگی را

باران را 

  برف را 

 و ...انسان را عشق میخواند. 

معشوق زیبایی

 که با دیدن باران  خیس میشود

 و با دیدن برف سرما میخورد 

تو مسافر شهر باران بودی.  

فرزان ارجمندی 

فرزان ... Farzan 

حق انتشار چکامه ها محفوظ میباشد. دزدی ادبی جرم دارد!!فرزان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد