چکامه ها ...

چکامه ها ...

تنهاتر از همیشه درسکوتی خیال انگیز...حق انتشار چکامه ها محفوظ میباشد. دزدی ادبی جرم دارد!!همه حقوق محفوظ است کپی رایت © 2010 فرزان ارجمندی
چکامه ها ...

چکامه ها ...

تنهاتر از همیشه درسکوتی خیال انگیز...حق انتشار چکامه ها محفوظ میباشد. دزدی ادبی جرم دارد!!همه حقوق محفوظ است کپی رایت © 2010 فرزان ارجمندی

در بهار مرا صدا کن

 

  در بهار مرا صدا کن  

 دشت باغ من نیست 

 و نمیدانم من

 در کدامین روز  

 یا در کدامین شب سپید

 به دیدارم خواهد آمد . 

در بهار مرا صدا کن  

هنگامی که  گل های 

کاشته در گلدان 

سبز خواهند شد 

 و زندگی زیبا می گردد . 

زیرا که مردگان در این فصل  

 سالهاست که حق حیات یافته اند--   

در بهار مرا صدا کن 

که باغ پیر و پژمرده وجود میا بد 

و گل های جوان عاشق میشوند  

 وه چه زیباست که باغچه زنده بماند .

هنگامی که صدای قلبت را میشنوم 

 و تیغه درخت که دستان عاشقت را  

زخم میزند 

 و نفسها مان به یگرنگی گل و درخت  

                         با هم می آمیزند .   

در بهار مرا صدا کن  

 صدایت در این فصل غریبه نیست 

    و  اگر می خندید زیبا بود

 و مرا به ژرفنای چشمه مهتاب 

                       در بهار میبرد.

هنگامی که کوچه ها 

 از عطر گلها مست میشوند  

و جفتان  عاشق 

 از میان کوچه ها مست  

دست در دست 

 لحظات گذران را دفن میکنند 

و بعد هر کدام به نقطه ای 

 با نگاهایی خموش 

                  راه می پیمایند .   

در بهار مرا صدا کن  

آنگاه که

 صدایت می شکافد کوچه های خاطره را  

و باغ کوچک تنهایی را

صدایت در این فصل برایم غریبه نیست .  

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد